خبر رحلت استاد بزرگوار، عالم متعهّد و مفسّر وارسته و قرآنپژوه، «استاد مصطفی خرّمدل» مرا بسیار اندوهگین و متٲلّم کرد. از این جهت که امثال ایشان را باید گرد شهر با چراغ جست و فقدان چنین بزرگانی خلٲیی بزرگ در جامعه ایجاد میکند که جبرانش بسیار مشکل است.
بزرگمردی که عمر پربار و وزین و با ثمر خود را در سنگر پاسبانی و حمایت از باغ پربار ایمان و اسلام سپری کرد و خود نمونهی بارزی بود از آنچه که بدان دعوت میکرد. دغدغهی تبلیغ و تبیین این راه سعادت، آسایش و قرار را از وی ربوده بود و تا واپسین لحظات عمر پربرکتش از تلاش و کوشش کوتاهی ننمود؛ زیرا خود در زیر سایهی قرآن در مرغزار سرسبز سعادت، عطر خوش گلهای بندگی را استشمام کرده بود و روحش در معرض نسیمهای خوش ایمان آرمیده بود و با این حسّ سیّدوار، با تلاشی بیوقفه دنبالهرو کاروان اهل خیر و سعادت گشت و مردم را از مرداب متعفّن جاهلیت به این ییلاق خوش عطر و نسیم ایمان و عبودیت دعوت میکرد.
فقدان این انسان قرآنی از این جهت خسارت است که امثال چنین عالمانی که صالح و مصلح واقعی باشند، بسیار نادر و نایابند.
کسی که در مسیر دعوت الی الله با حکمت و نرمی و سعهی صدر و دوری از هر منشی که منجر به تنش در جامعه گردد دوری میکرد و مرهمی بر زخم عمیق امّت اسلامی بود. این استاد قرآنی مواضع و نمونههایی اخلاقی والایی از خود به جای گذاشت که اسوهی حسنه برای سالکان راه دعوت است.
دکتر دارای صفات اخلاقی و منشی بزرگ بود که این چنین او را محبوب دلها ساخته بود.
- دکتر دارای اخلاصی مثالزدنی بود و خدمت به دین را بدون هیاهو و تنش انجام میداد. از کلامش رایحهی ایمان به مشام میرسید. ماندگاری کلمات قصارش و تٲثیر آنها بر دلها گویای این حقیقت است و شاید سرّ اقبال عجیب اهل علم و قرآن به نوشتهها و ترجمههای استاد در همین نقطه باشد. چنانچه امام سبکی دربارهی امام نووی فرمود:
«ٳنّ لله عنایة خاصّة بالنووي و تٲليفاته»؛ خداوند عنایت ویژهای به نووی و تٲلیفاتش دارد. چنانچه به ندرت کتابخانهای از کتابخانههای امّت اسلامی یافت میشود که در آن اربعین و ریاضالصالحین و مجموع یافت نشود و شاید عنایت خاصّ خداوند به «تفسیر نور» و «في ظلال» از همین رو بود. ایشان چنان برای قیامت کار میکرد که گویی همین امروز و فردا در آنجا حاضر میشود. روزی از وی پرسیدیم:
استاد از اینهمه تلاش و کوشش مداوم خسته نشدهاید و آیا وقت بازنشستگی فرا نرسیده است؟
در جواب فرمودند: «آیا باغی از باغهای این دنیا را رایگان به کسی میبخشند؟
چگونه ما توقّع داریم باغ بهشت را بدون اجر و زحمت به ما بدهند. سوگند به خدا پدر و پدر بزرگم به اندازهی من عاشق بهشت نبودند و با مزاح فرمود: انشاءالله تا این سر کچلم را وارد بهشت نکنم آرام نمیگیرم!» این کلام چنان از قلب بیرون آمد که با هر بار یادآوری آن، اشک در چشمانم حلقه میزند و در قلب من تٲثیر میگذارد.
- دکتر دارای اخلاقی والا و قرآنی بود شفقت، دلسوزی و مهربانی و نرمی در رفتارش هر کسی را به خود جذب میکرد.
ایشان بسیار سخاوتمند بود، طوری که شاید درصد کمی از درآمدش را صرف مخارج خود مینمود و بقیه را در راه خدا صرف میکرد. دانشجویان بیبضاعت را شناسایی میکرد و به آنان کمک میکرد سر هر ماه به طلّاب علوم دینی سر میزد و مایحتاج آنان را تهیّه میکرد و چنان با دانشجویان صمیمی بود که بیشتر اوقات هنگام بازگشت به خانه در سر مسیر دانشجویان را تا داخل شهر با ماشین خود سوار میکرد و با آنان درد دل مینمود.
یک سال در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران ایشان را دیدم از من پرسید: چه کتابهایی تهیّه کردهاید؟ من هم کتابها را به ایشان نشان دادم. دکتر هم پیشنهاد خرید چند کتابی را به من داد، که برای پیشرفت درسم مناسب بودند.
من هم که کفگیرم به ته دیگ خورده بود طفره رفتم. لبخند ملیحی زد و فهمید و فرمود پولت تمام شده است. کیفش را باز کرد و یک بسته ده هزار تومانی به من داد که برای سال ۷۴ مبلغ زیادی بود. از ایشان اصرار و از من نپذیرفتن در نهایت اطاعت امر کردم. و بعد از یک سال پول را خدمت ایشان بردم، پرسیدند:
این پول بابت چیست؟ من هم گفتم استاد به شما بدهکارم فرمود: من آن را قرض به شما ندادهام. شما هم هر وقت داشتید به دانشآموزان یا دانشجویان خود کمک کنید.
ایشان نماز عصر را عادتاً در نمازخانهی دانشگاه برای ما امامت میکرد. روزی که برای اقامهی نماز عصر به نماز خانه میرفتم دیدم که از آنجا خارج شد و دور و برش را پایید و سپس کفشهای دانشجویان را مرتب چید و چون مرا دید فرمود: کفشهایم را میجستم! مبادا من متوجّه این عمل ایشان شوم.
اینها نمونههایی از اخلاق این بزرگمرد قرآنی بود و شاید در نزد تمام کسانی که با ایشان مراوداتی داشتهاند، چنین نمونههایی به یادگار گذاشته باشد.
عالم واقعی کسی است که با رفتار پیامبرگونهاش دلها را مجذوب خود کند و آثار ماندگار از علم و اخلاق و سیرت نیکو به جای بگذارد.
خداوند او را قرین رحمت خود کند و با پیامبران و صدّیقین و شهداء و صالحان محشور کند و جولان در باغهای بهشت را که آرزوی دیرینهاش بود نصیب او گرداند.
نظرات